بچا هروقت تو کیفمو نگاه میکنن بخصوص زارك ك هربار کیف دست میگیرم باید توشو چك کنه و با یه خودکار یا مداد مواجه میشه،میگمشون ك آره این فانتزی از دوران متوسطه اول باهامه ك حس میکنم هروقت میخام برم بیرون ازم امضا میخان و شاید طرف خودکار و مداد نداشته باشه و موئم خودکار مخصوص خودمو درآرم،تو ذهنم از خودم چ شخص معروف و مشهوری ساختم خدا داند! خب دغدغه تولد زارك هم تموم شد و میرسیم ب مراسم عقد کیمیا ك انشاالله یه ماه دگه شر کیمیا هم کم میشه،چند روز پیش یه آهنگ مسیحای أنا کوژایی؟خودم میدونم کوژاست ادبُ رعایت کن اخوی!
همه اصلا،همه واقعیا،همه اورجینالا،وقت دونِ!
میشه باید بخونیدش؟!
ك ,خودکار ,یه ,رو ,هم ,کیمیا ,دغدغه تولد ,تولد زارك ,خب دغدغه ,داند خب ,خدا داند
درباره این سایت